آیه 42 سوره قمر
<<41 | آیه 42 سوره قمر | 43>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آنها همه آیات ما را تکذیب کردند، ما هم به قهر و اقتدار خود از آنها سخت مؤاخذه کردیم.
[آنان] همه معجزات و آیات ما را تکذیب کردند؛ در نتیجه آنان را [به عذابی سخت] گرفتیم، گرفتن توانایی شکست ناپذیر و نیرومند.
[اما آنها] همه معجزات ما را تكذيب كردند، تا چون زبردستى زورمند [گريبان] آنان را گرفتيم.
همه آيات ما را تكذيب كردند. ما نيز آنها را فرو گرفتيم چون فروگرفتن پيروزمندى مقتدر.
امّا آنها همه آیات ما را تکذیب کردند، و ما آنها را گرفتیم و مجازات کردیم، گرفتن شخصی قدرتمند و توانا!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«آیَاتِ»: آیههای کتاب آسمانی و معجزات پیغمبران.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَقَدْ جاءَ آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ «41» كَذَّبُوا بِآياتِنا كُلِّها فَأَخَذْناهُمْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ «42»
و همانا هشدار دهندگان به سراغ فرعونيان آمدند. (امّا آنان) همهى معجزات ما را تكذيب كردند، پس ما آنان را همچون گرفتن مقتدرى نفوذناپذير (به قهر) گرفتيم.
أَ كُفَّارُكُمْ خَيْرٌ مِنْ أُولئِكُمْ أَمْ لَكُمْ بَراءَةٌ فِي الزُّبُرِ «43» أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ «44»
آيا كافرانِ شما از آنان بهترند (تا ما آنان را به قهر نگيريم) يا براى شما امان نامهاى در كتابهاى آسمانى است؟ يا مىگويند: ما همگى پشتيبان يكديگريم (و قدرتى ما را نخواهد شكست)؟
تفسير نور(10جلدى)، ج9، ص: 364
سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ يُوَلُّونَ الدُّبُرَ «45» بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَ السَّاعَةُ أَدْهى وَ أَمَرُّ «46»
در آيندهى نزديكى، جمع آنان در هم شكسته خواهد شد و همه (به يكديگر) پشت خواهند كرد. آرى، قيامت وعدگاه آنان است و آن روز، سختتر و تلختر است.
نکته ها
«سَيُهْزَمُ» از «هزم» به معناى فشار دادن به جسم خشك است به گونهاى كه متلاشى شود.
«أَدْهى» به معناى مصيبت بزرگتر است.
در اقوام نوح و عاد و ثمود و لوط، تنها تكذيب انذارها بود ولى در مورد فرعونيان تكذيب آيات و معجزات نيز مطرح است.
اين پنجمين و آخرين گروه كفّار است كه اين سوره از آنان نام برده است.
عوامل غرور چند چيز است:
الف) انسان احساس كند كمال يا ارزشى ويژه دارد و از ديگران بهتر است. «أَ كُفَّارُكُمْ خَيْرٌ»
ب) خيال كند از خدا امان نامه دارد و از عذاب مصون است. «أَمْ لَكُمْ بَراءَةٌ»
ج) به ياران و هم فكران خود توكل داشته باشد. «أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ»
پیام ها
1- كسى كه هم فكر يا مطيع كسى باشد، از او محسوب مىشود. «آلَ فِرْعَوْنَ»
2- نظام اجتماعى در زمان فرعون، فرد محورى و استبدادى بود و همه به يك شخص منسوب بودند، «آلَ فِرْعَوْنَ» ولى در ديگر اقوام، نظام قبيلهاى و قومى حاكم بود. قَوْمُ نُوحٍ ... قَوْمُ لُوطٍ
3- خداوند با مردم اتمام حجّت مىكند. جاءَ ... النُّذُرُ
4- در نظام فرعونى، انبيا، معجزات آنها و هشدارهاى الهى هم مورد تكذيب قرار گرفتند. «كَذَّبُوا بِآياتِنا كُلِّها»
5- سرنوشت بشر به دست خود اوست. كَذَّبُوا ... فَأَخَذْناهُمْ
جلد 9 - صفحه 365
6- اگر انسان تمام راههاى حق را به روى خود مسدود كند، قهر الهى فرامىرسد. «كَذَّبُوا بِآياتِنا كُلِّها فَأَخَذْناهُمْ»
7- با كسانى چون فرعون كه اظهار اقتدار مىكنند، بايد مقتدرانه برخورد كرد. «أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ»
8- همهى قدرتها رو به زوال و شكست است، تنها قدرت نفوذناپذير، قدرت اوست. «عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ»
9- قهر الهى همراه با قدرت و صلابت است. «أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ»
10- قهر الهى بر اساس كفر و لجاجت و تكذيب است و كفّار هر عصر هيچ امتيازى نسبت به پيشينيان خود ندارند. أَ كُفَّارُكُمْ خَيْرٌ ...
11- در شيوهى تبليغ، به نحوى استدلال كنيد كه تمام راهها و فرضيههاى دشمن را از دست او بگيريد. أَ كُفَّارُكُمْ خَيْرٌ ... أَمْ لَكُمْ بَراءَةٌ ... أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ
12- در شيوهى ارشاد قرآن، تاريخ، تهديد، استدلال و اعتقاد به هم پيچيده است.
تاريخ: جاءَ آلَ فِرْعَوْنَ ...، تهديد: أَخْذَ عَزِيزٍ ... سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ ...، استدلال:
أَ كُفَّارُكُمْ ... أَمْ ... أَمْ ...، اعتقاد: «السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَ السَّاعَةُ أَدْهى وَ أَمَرُّ»
13- ابّهت دشمن را بشكنيد، كفّار تنها ملاكهاى مادى را به حساب مىآورند و از قدرتهاى غيبى و الهى غافلند. نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ ... سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ
14- با دشمن مغرور، قاطعانه برخورد كنيد. «سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ يُوَلُّونَ الدُّبُرَ»
15- عنصر كفر و تكذيب، در هر جمعيّتى وسيلهى پراكندگى است. سَيُهْزَمُ ... يُوَلُّونَ الدُّبُرَ
16- اگر كفّار به جمعيّت خود مىنازند، بدانند كه پراكنده مىشوند، «سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ» و اگر به حمايت از يكديگر دل خوش دارند، بدانند كه همه فرار خواهند كرد. «يُوَلُّونَ الدُّبُرَ»
17- براى كافران، علاوه بر قلع و قمع دنيوى، قهر اخروى نيز در پيش است. «بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ»
جلد 9 - صفحه 366
18- سختترين مصيبتهاى دنيوى، نسبت به مصيبتها و تلخىهاى آخرت چيزى نيست. «وَ السَّاعَةُ أَدْهى وَ أَمَرُّ»
19- شكست دنيوى كفّار، مقدّمه عذاب سختتر آخرت است. سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ ... السَّاعَةُ أَدْهى وَ أَمَرُّ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
كَذَّبُوا بِآياتِنا كُلِّها فَأَخَذْناهُمْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ (42)
كَذَّبُوا بِآياتِنا كُلِّها: تكذيب كردند به آيات ما تماما، يعنى همه معجزات را تكذيب نمودند و بدان ايمان نياوردند، فَأَخَذْناهُمْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ: پس گرفتيم ايشان را به عذاب كه غرق در دريا باشد گرفتن كسى كه غالب باشد و هرگز مغلوب نباشد در گرفتن به قهر و عذاب نمودن توانا بر هلاك مشركان كه
جلد 12 - صفحه 388
هيچ چيز او را عاجز نتواند ساخت.
غرق فرعونيان: پس از اتمام حجت بر آنان و ايمان نياوردن آنها، امر شد حضرت موسى عليه السّلام بنى اسرائيل را بيرون برد. چون خارج شدند، فرعون مطلع و به تعاقب آنها برآمد تا به كنار دريا رسيدند. حضرت عصا به دريا زد دريا شكافته و دوازده راه به عدد اسباط بنى اسرائيل هويدا و باد صبا به امر الهى وزيد راهها خشك شد همه داخل شدند. فرعون و قوم او به كنار دريا رسيدند، چون آخر بنى اسرائيل از دريا خارج شدند اول فرعونيان خواستند بيرون روند، دريا بهم آمد همه فرعونيان به دريا غرق شدند و بنى اسرائيل نجات يافتند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ (32) كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ (33) إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ حاصِباً إِلاَّ آلَ لُوطٍ نَجَّيْناهُمْ بِسَحَرٍ (34) نِعْمَةً مِنْ عِنْدِنا كَذلِكَ نَجْزِي مَنْ شَكَرَ (35) وَ لَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنا فَتَمارَوْا بِالنُّذُرِ (36)
وَ لَقَدْ راوَدُوهُ عَنْ ضَيْفِهِ فَطَمَسْنا أَعْيُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذابِي وَ نُذُرِ (37) وَ لَقَدْ صَبَّحَهُمْ بُكْرَةً عَذابٌ مُسْتَقِرٌّ (38) فَذُوقُوا عَذابِي وَ نُذُرِ (39) وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ (40) وَ لَقَدْ جاءَ آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ (41)
كَذَّبُوا بِآياتِنا كُلِّها فَأَخَذْناهُمْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ (42)
ترجمه
و بتحقيق آسان نموديم قرآن را براى پند گرفتن پس آيا پند گيرندهاى هست
تكذيب كردند قوم لوط بيم دهندگان را
همانا ما فرستاديم بر آنها باد ريزنده سنگريزه را مگر كسان لوط كه نجات داديمشان سحرگاه
براى نعمت دادن از قبل خودمان اين چنين پاداش ميدهيم كسى را كه شكرگزارى نمود
و بتحقيق ترساند آنها را از گرفتن ما آنانرا بعذاب پس تشكيك و ترديد نمودند در بيمدهندگان
و بتحقيق خواستند از او كام گرفتن از ميهمانانش را پس محو كرديم چشمهاشان را پس بچشيد عذاب من و بيم دادن مرا
و بتحقيق وارد شد بر آنها در اول روز عذابى برقرار
پس بچشيد عذاب و بيم دادن مرا
و بتحقيق آسان نموديم قرآن را براى پند پس آيا پندگيرندهاى هست
و بتحقيق آمدند آل فرعون را بيمدهندگان
تكذيب كردند نشانههاى قدرت ما را بتمامى پس گرفتيمشان مانند گرفتن توانائى با اقتدار.
تفسير
نكته تكرار آيه اولى در آيات سابقه گذشت و قوم لوط پيغمبر هم تكذيب نمودند بنوبه خود پيغمبران خدا را كه منذرين مردم از عذاب اويند بتقريبى كه ذكر شد قبلا يا انذار الهى را اگر نذر مصدر باشد و اينجا آن معنى آكد است چون حضرت لوط ظاهرا از طرف حضرت ابراهيم عليه السّلام هم مبعوث بوده و تكذيب او تكذيب آنحضرت هم محسوب ميشود و تكذيب آن حضرت چون پايه گذار توحيد در عالم بوده مسلّما تكذيب تمام اتباع و مروّجين آن مسلك است و خداوند علاوه بر آنكه قراء آنها را زير و زبر فرمود بباديكه سنگريزه بر سر
جلد 5 صفحه 106
آنها ميزد معذّب نمود و حضرت لوط و دو دختر او را نجات داد از آن عذاب در سحرگاه براى انعام بايشان و پاداش شكر نعمتى كه بجا آورده بودند و اين اختصاص بآنها ندارد خداوند هر شاكر نعمتى را جزاى خير ميدهد و آن حضرت قبلا آنها را از مؤاخذه و انتقام الهى و عذاب ناگهانى او ترسانده بود ولى آنها تشكيك و ترديد نموده يا مجادله بباطل با آن حضرت كرده بودند و اخيرا بىشرمى را از حدّ گذرانده ميخواستند با ملائكهئى كه بصورت جوانان نيكو منظر در آمده بودند و ميهمان حضرت شده بودند عمل بدى انجام دهند پس جبرئيل كه يكى از آنها بود باشاره يا مشتى سنگريزه همه را كور كرد و شرح اين قصه در سوره هود گذشت و خداوند باقتضاء حال يا لسان ملائكه بآنها فرمود پس بچشيد عذاب مرا در نتيجه انذارات من و بتحقيق نازل شد صبح بر آنها اوّل وقت عذابى كه باقى و برقرار بود تا همه مردند و بجهنّم رفتند و فيض ره در اينمقام فرموده تكرار اين آيات بعد از هر قصهاى براى اشعار بآنست كه تكذيب هر پيغمبرى مقتضى نزول عذاب و استماع هر قصهاى مستدعى تذكّر و اتّعاظ است و براى اعاده آگاه نمودن و بيدار كردن است تا غلبه ننمايد بر آنها سهو و غفلت و همچنين است تكرار قول خداوند فبأى آلاء ربّكما تكذّبان و ويل للمكذّبين و مانند آن دو و خداوند فرعون و فرعونيان را بانذار يا انذاراتى تهديد فرمود بتوسط حضرت موسى و آنها آيات الهى و معجزات متعدّد آنحضرت را كه مكرّر بيان شده بكلّى منكر شدند و تكذيب نمودند تمامى را و خداوند گرفت آنها را بكيفر اعمالشان مانند گرفتن شخص تواناى غالب قادر مقتدرى كه كسى از دست او رهائى ندارد و او هر چه بخواهد ميكند و تفصيل اين واقعه در سوره بقره و غيرها گذشته است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
كَذَّبُوا بِآياتِنا كُلِّها فَأَخَذناهُم أَخذَ عَزِيزٍ مُقتَدِرٍ (42)
تكذيب كردند بآيات ما کل آيات را پس گرفتيم آنها را گرفتن قاهر قادر.
جلد 16 - صفحه 364
كَذَّبُوا بِآياتِنا كُلِّها آيات تسع که در سوره نمل بيان شده در سوره بني اسرائيل در ذيل آيه شريفه وَ لَقَد آتَينا مُوسي تِسعَ آياتٍ بَيِّناتٍ آيه 103 اختلاف مفسرين در اينکه نه آيه و بيان اخبار را مفصلا بيان كرديم احتياج بتكرار ندارد.
فَأَخَذناهُم ببلاهاي شديد مثل جراد و قمل و ضفادع و قحطي و عاقبت بغرق.
أَخذَ عَزِيزٍ قاهر و غالب مُقتَدِرٍ قادر متعال.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 42)- این آیه از واکنش «آل فرعون» در برابر دو پیامبر بزرگ الهی (موسی و هارون) و انذارهای آنها پرده برداشته، میگوید: «آنها تمام آیات ما را تکذیب کردند» (کَذَّبُوا بِآیاتِنا کُلِّها).
آری! این مغروران خود خواه، و این جباران خود کامه و بیدادگر، همه آیات الهی را بدون استثنا انکار کردند، همه را دروغ یا سحر یا حوادث اتفاقی شمردند!
ج5، ص40
انسان اگر حقیقتجو باشد دیدن یکی از این معجزات با اخطار قبلی و سپس برطرف شدن بلا به وسیله دعای پیامبر خدا برای او کافی است، ولی هنگامی که انسان بر سر دنده لجاجت قرار میگیرد اگر تمام آسمان و زمین آیت خدا شود مؤثر نیست تنها عذاب الهی باید فرا رسد و مغزهائی را که پر از باد غرور است درهم بکوبد.
چنانکه در پایان آیه میخوانیم: «و ما آنها را گرفتیم و مجازات کردیم، گرفتن شخصی (که هرگز مغلوب نمیشود) قدرتمند و توانا» (فَأَخَذْناهُمْ أَخْذَ عَزِیزٍ مُقْتَدِرٍ).
تعبیری که در ذیل این داستان آمده، در سرگذشتهای دیگر نظیر ندارد این به خاطر آن است که فرعونیان بیش از همه به قدرت و عزت خود میبالیدند، و همه جا سخن از نیروی حکومت آنها بود، اما خداوند میگوید: ما آنها را گرفتیم، گرفتن عزیز مقتدر تا معلوم شود، این قدرت و عزت پوشالی در مقابل عزت و قدرت خدا هیچ و پوچ است، و عجب این که همان رود عظیم نیل که سر چشمه تمام ثروت و قدرت و آبادی و تمدن آنها بود مأمور نابودی آنها شد، و عجیبتر این که قبل از آن موجودات کوچکی همچون ملخ، قورباغه، قمل (یک نوع حشره) بر آنها مسلط گشت و آنان را به ستوه آورد و بیچاره کرد.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم